Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-02@05:06:06 GMT

اثر سینمایی که مخاطب را میخکوب می‌کند

تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۰۶۶۴۷

اثر سینمایی که مخاطب را میخکوب می‌کند

انیمیشن لوپتو یک اتفاق چشمگیر در سینمای ایران است، سال‌ها بر پرده نقره‌ای، چشم‌به‌‌راه تجلی معنا، اصالت و حب وطن بودیم و چیزی جز سیاه‌نمایی، زهر و ناامیدی گیرمان نمی‌آمد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "تیتریک"؛ انیمیشن لوپتو یک اتفاق چشمگیر در سینمای ایران است.

سال‌ها بر پرده نقره‌ای، چشم‌به‌‌راه تجلی معنا، اصالت و حب وطن بودیم و چیزی جز سیاه‌نمایی، زهر و ناامیدی گیرمان نمی‌آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
پس گوارا باد بر ما ایرانیان اثری که تاریخ، فرهنگ، اندیشه و ایمان را به یادمان می‌آورد.   داستان لوپتو در یک مجتمع درمانی می‌گذرد، زیرا بازی درمانی، ایده اولیه اثر است. در روی زمین انیمیشن، نمی‌توانی بازیکن کودکی بیاوری که اختلال روانی دارد؛ زیرا از فهم کودک خارج است و نمایش اختلال‌ها برایش بدآموزی و اضطراب به همراه دارد، بنابراین عباس عسکری و محمدحسین صادقی، بازیکن بزرگسال را وسط زمین آورده‌اند که محتوای درست ارائه شده و ذهن کودک درگیر نشود.     گروهی بیمار، به‌جای این‌که با قرص و زنجیر خوب شوند، برای بچه‌ها اسباب‌بازی می‌سازند، شعر می‌خوانند و حالشان خوب می‌شود که ایده ای خلاقانه و نو است.   شعار لوپتو «شادی ساختنی‌ست» است؛ این خلاصه پلات اثر می باشد. در پی هر گره‌افکنی، تلاش، شادی و از همه مهم‌تر، ایمان است که ما را به گره‌گشایی می‌رساند.   آدم‌های لوپتو هرجا می‌خواهند تسلیم شوند، رد پررنگ امداد الهی را می‌بینند و سرپا می‌شوند.   چندوقت بود در هیچ اثری، چنین هنرمندانه، پوشیده و استعاری، رد دین ناجی‌مان را ندیده بودیم.   بچه‌ها در لوپتو هویت دارند و توانا و امیدوار هستند و نشان می‌دهند، این نسل چهارم و دهه نودی ها هستند که چرخ اقتصاد و فرهنگ ایران را خواهند چرخاند. بچه شما بعد دیدن لوپتو، درحالی سالن سینما را ترک می‌کند که به خودش و توانایی‌هایش ایمان آورده یا به آن‌ها فکر می‌کند.   معماری اصیل ایرانی در سراسر فریم‌ها دیده می‌شود. طرح چشم‌نواز قالی راهروی مجتمع، حوض فیروزه‌ای حیاط، کاشی‌کاری محشر دیوارها و حتی طراحی لباس فرشته‌ها همه در اثر خودنمایی می کنند و همه‌چیز گواهی می‌دهد هنرمندان کرمانی پشت این اثرند تا زیبایی و قدمت ایران را به یادمان بیاورند.     فضاسازی اثر درجه‌یک است. پلات، حرف ندارد و مو لای درزش نمی‌رود. طنز متعالی، مؤدب و شایسته که صدای قهقهه بچه‌ها را بلند می‌کند، در سراسر اثر، حتی در صحنه‌های تلخ و نقطه اوج خودنمایی می‌کند. دیالوگ‌ها عالی‌ هستند و در تیتراژ به دیالوگ نویسی و اصلاح آن اشاره شده است؛ همان حلقه مفقوده انیمیشن ایرانی که عذابم می‌دهد.   به‌عنوان یک فیزیولوژیست، با رویکرد درمان دارومحور، صددرصد مخالف نیستم. دلم نمی‌خواست دارودرمانی و بازی‌درمانی مقابل و معارض هم باشند. کمی ترس این را دارم که کودکانی که به هر دلیل، ناگزیر به مصرف مرتب هر قرصی هستند، با این اثر، به روند درمانشان حس بدی پیدا کنند و گارد بگیرند.   در همین راستا، صحنه‌های آمپول‌زدن به بیمارها، «ممکن است» برای بعضی از بچه‌ها اضطراب‌آور باشد. خود صحنه‌ها اصلاً تلخ نیستند و اتفاقاً خیلی هم بانمک و خنده‌ دارند و هیچ ترسی القا نمی‌کنند، اما چون مخاطب کودک است، من این نکته را شده فقط برای اقلیتی محدود، متذکر می‌شوم.   هرچه موسیقی زیبای پیام آزادی را دوست داشتم و به دلم نشست، با آواز هومن شاهی ارتباط برقرار نکردم. مهم‌ترین نقد من به دو ترانه لوپتوست که ضعف عروضی و درون‌مایه دارند و شاعرپسند نیستند و محتوایشان هم به درد بچه‌ها نمی‌خورد.   این‌جا هم حواستان باشد به علت سال‌ها معاشرت با شعر فارسی، من در این زمینه سخت‌گیر و حساس هستم، در غیر این صورت به احتمال خیلی زیاد، بچه‌ها از این آواز ریتمیک خوششان خواهد آمد.   بابت پرداختن به مسئله فضای مجازی و غنای محتوایی اثر هم به احترام خالقان لوپتو می‌ایستم و برایشان کف می‌زنم، حقا که از دیاری هستند که دلاورمردی از ساعت ۱:۲۰ شبی در فرودگاه بغداد، افتخار ابدی را به نام خاکش زده است.   پرستو علی عسگر نجاد؛ منتقد سینما و تلویزیون  

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۰۶۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • ۱۰ انیمیشن کوتاه ایرانی در جشنواره روسی
  • ۱۰ انیمشن کوتاه ایرانی در جشنواره روسی
  • بحران ادبیات داریم
  • شخصیت‌های ماندگار در دنیای انیمیشن‌های نوستالژیک
  • وضعیت خراب داروین نونیز و نیکولاس جکسون در گلزنی و تمام کنندگی به روایت انیمیشن بلیچر ریپورت / فیلم
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • ببینید | ترس و وحشت یک گربه هنگام تماشای انیمیشن تام و جری
  • کت چرم معروف آل پاچینو(عکس)
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟